به مناسبت سالروز رحلت جانگداز پیامبر اسلام (ص)
غروب خورشید نبوت
پیامبر (ص) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی (ع) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی (ع) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه می کرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.
روزهای پایانی ماه صفر در تقویم اسلامی روزهای بسیار غمبار و یادآور رحلت و شهادت بهترین انسانها و مخلوقات الهی است. رحلت جانسوز رسول مکرم اسلام (ص) و شهادت جانگداز نوه بزرگوارش امام حسن مجتبی (ع) و امام علی بن موسی الرضا (ع) است. در این ایام تمام دنیای اسلام غرق در ماتم و عزاست و در سوگ رسول خدا (ص) و فرزندانش مجلس عزا به پا کرده اند.
پیامبر (ص) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی (ع) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی (ع) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه می کرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد. (1) (شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص 97 و ابن سعد، الطبقات؛ ج 2، ص 214.)
پس به علی (ع) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.» (2) (همان، ج 2، ص 214) در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعده ای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد. (3) (همان)
گزیده ای از مکتوبات و بیانات امام راحل در تجلیل از صفات پیامبر بزرگواری اسلام در ذیل آورده شده است.
رسول خدا، صلی الله علیه و آله، که علمش از وحی الهی مأخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات ملیونها ملیون بشر کرد- تمام عادات جاهلیت و ادیان باطله را زیر پا گذاشت و نسخ جمیع کتب کرد و ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد، سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود باذن الله- تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می شد پایین می نشست. روی زمین طعام میل می فرمود و روی زمین می نشست و می فرمود من بنده ای هستم، می خورم مثل خوردن بنده و می نشینم مثل نشستن بنده. (شرح چهل حدیث؛ ص 95 – 96)
باید دانست که عبودیّت مطلقه از اعلی مراتب کمال و ارفع مقامات انسانیّت است که جز اکمل خلق الله محمّد صلّی الله علیه و آله بالاصالة و دیگر اولیای کمّل بالتّبعیّة کسی دیگر را از آن نصیبی نیست، و دیگران را پای عبودیّت لنگ است و عبادت و عبودیّت آنها معلّل است. و جز با قدم عبودیّت نتوان به معراج حقیقی مطلق رسید؛ و لهذا در آیه شریفه فرماید: سُبحانَ الّذی اسْری بِعَبْدِهِ. قدم عبودیّت و جذبه ربوبیّت سیر داد آن ذات مقدّس را به معراج قرب و وصول. و در «تشهّد» نماز که رجوع از فنای مطلق است، که در سجده حاصل شده، باز توجّه به عبودیّت قبل از توجّه به رسالت است. و ممکن است اشاره به آن باشد که مقام رسالت نیز در نتیجه جوهره عبودیّت است.» (آداب الصلاة؛ ص 10)
پیغمبر اکرم که شخص اول بود و بنیانگذار اسلام و بنیانگذار هدایت مردم، سیره اش را بروید ببینید چه جور بوده. آیا هیچ وقت سلطه جو بوده؟ وقتی با همین اشخاصی که رفقایش بودند، دوستانش بودند، دیگر سیاه و سفید و اینها مطرح نبود، نشسته بودند همه با هم، دور هم می نشستند؛ یکی آنجا بنشیند یکی پهلویش، بالا و پایین باشد، این هم نبوده. از اول بنا بوده است که یک اخلاق صحیح انسانی، آنکه برای انسان صالح است، آن را تربیت کنند به آن اخلاق، و تربیت کنند به آن عقاید و تمام اعمالی که دستور داده اند همه اش برای این است که، این را تربیت کنند که به آن مقصدی که به حسب فطرت دارد؛ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها. این فطرت توحید است، فطرت خداجویی است که در همه هست. (صحیفه امام؛ ج 12، ص 507)